بهش میگفتیم آقا سبزه....اولین بار تیرماه 87 بود تو نیاسر کاشان، با یه گروهی از دانشگاه برای دیدن آسمون شب رفته بودیم. یکی اونور ِ آبشار داشت از دیوار صاف بالا میرفت، تیشرت سبز پوشیده بود و ما هی میخندیدم که این کیه؟ معروف شد به آقا سبزه. تا مدتها حتی جلوی خودش هم همینجوری صداش میکردم.
بعدتر شد همکلاسیم. آخرین درسی که باهاش بودم به گمانم ماشین 2 بود، پاییز 88... ته کلاس مینشستیم، من و سین و آیدین... تا لحظات آخر تو حیاط بودیم، دیر میرسیدیم سر کلاس، جزوه بنویس که نبودن، یا خواب بودن یا با هم مسخره بازی در میاوردن..
حالا این آقای سبز، هیمالیاست، برودپیک رو با موفقیت فتح کرده و با دو تا همتیمی گروه آرش، یه مسیر جدید به نام مسیر ایران زدن. موند همونجا، هرچقدر که کوه نیوز رو ریفرش کردیم خبری ازش نشد، دیگه بعد از شنبه ساعت 19:30 تماس نگرفت...
جستجوی مسخره تا امروز ادامه داشت، از فردا تا شش روز هوای اونجا بده، بنابراین حتی امکان ِ این جستجوهایی مسخره هم نیست... معجزه؟ حتی اگر بهش باور هم نداشتم تنها راه فرار بود، تنها راهی که میشد امید داشت که شااااید بشه، شاید برگرده، شاید بتونه، شاید... آیدین تو اون ارتفاع خوب مقاومت کرد، زیاد جنگید.. نشد.. هنوز هممون منتظریم برن و پیداش کنن. آقا سبزه، فکرشم نمیکردم انقدر کارت درست باشه...
به قول پرهام:
مرگ پایان انان شد ولی پایان راهشان نیست.
برای ایدین و همنوردانش که راه خودشان به برودپیک را پیدا کردند و تا ابد در آنجا خواهند ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر