۱۳۹۲ شهریور ۲۲, جمعه

دل تنگ

برخی آدم‌ها هم دلتنگ هستند. بدین صورت که عزیزی را می‌بینند، یکهو از فکر نبودنش اشکشان روان می‌شود.
زندگی همین است.. اما این زندگی بر آدم‌های دلتنگ سخت‌تر می‌گیرد.

پ.ن: لابد برای همین است که رفتن برایم سخت است، که حس می‌کنم نمی‌توانم یکهو حجم عظیمی از آدم‌هایم را نتوانم هر موقع که قصد کردم ببینم.
پ.ن2: پارسال تابستان که یکی از رفقای جانی رفت، از چند روز قبلش هی فکر نبودش در ذهنم می‌گذشت و اشکم می‌شد. این هم از مصداق‌های غمگینی ِ یک آدم ِ دلتنگ.
پ.ن3: این فکر نبودن و دلتنگی، فقط محدود به مهاجرت نمی‌شود..
پ.ن4: فردا میم بعد از بیست روز، چند ساعتی می‌آید. :)


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر