۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه

خانواده مقوله‌ی پیچیده‌ای‌ست

یه سری چیزا هست که هی جمع میشه، هی روی هم انباشته میشه و تو صدات در نمیاد، بعد وقتی مرورشون می‌کنی بغضت میشه و اشکات آروم آروم روون میشن...
یه سری چیزا هست که باعث میشه تو زود از کوره در بری و وارد بازی عصبی بشی، اما تو بازی نمی‌خوری، یه راهی برای فرار ازش پیدا می‌کنی. مثلن یه مسافرت دو سه روزه. 

پ.ن: بعله همین بنده با کلی کاری که سرم ریخته، این آخر هفته زندگی را می‌پیچانم که وارد بازی‌های احتمالی نشوم و دو سه روز، فرار را بر قرار ترجیح دهم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر