بیشترین چیزی که الان بهش نیاز دارم نه دفاع کردن از تزه، نه دست ِ بدون گچ، نه... فقط حس آرامش برای طولانی مدته.
حس آرامشی که صب کنار سین تو درمانگاه داشتم. حس آرامشی که ظهر وقتی استادمو دیدم با لبخند و حرفش بهم داد. حس آرامشی که بعد از ساعت دو امروز تو دانشگاه جلوی رئیس گروه و مسئول تحصیلات تکمیلی، ازش خبری نبود. آرامشی که الان تو خونه ندارمش...
احساس آرامش داشتن قطعن بهترین نعمت زندگانیه.
بعدتر نوشت: بحث این نیست که همیشه داشتمش و داشته باشمش، که آدمی‌ئه و تلاطم در زندگانی. اما بعد از یه سنی، آدم انتظار یه سری تلاطم‌های احمقانه رو نداره.
و خوب قطعن طاقت من هم طاق شده و زود به جوش میام. نیاز به بازسازی دارم.
حس آرامشی که صب کنار سین تو درمانگاه داشتم. حس آرامشی که ظهر وقتی استادمو دیدم با لبخند و حرفش بهم داد. حس آرامشی که بعد از ساعت دو امروز تو دانشگاه جلوی رئیس گروه و مسئول تحصیلات تکمیلی، ازش خبری نبود. آرامشی که الان تو خونه ندارمش...
احساس آرامش داشتن قطعن بهترین نعمت زندگانیه.
بعدتر نوشت: بحث این نیست که همیشه داشتمش و داشته باشمش، که آدمی‌ئه و تلاطم در زندگانی. اما بعد از یه سنی، آدم انتظار یه سری تلاطم‌های احمقانه رو نداره.
و خوب قطعن طاقت من هم طاق شده و زود به جوش میام. نیاز به بازسازی دارم.
به به چقدر خوب :ی :*
پاسخحذفدرست میشه میگذره انشالله:)
:*
حذفهمه چی با زمان درست میشه میگذره :)