آقای روحانی!
فردا صبح اگر اسم شما بیرون آمد و شما رئیس جمهورمان شدید، لابد ما شادی خواهیم کرد...
همهی امیدهایی که این چند روز ذره ذره برای خودمان جمع کردیم به امید آمدن شما و حرفهایتان بوده... ملتمسانه ازتان خواهش میکنم امیدمان را ناامید نکنید... ما حق داریم حس اعتماد بهمان بازگردد، حق داریم شاد باشیم، حق داریم به همه چیز خوشبین باشیم، حق داریم امید داشته باشیم و به تحققش فکر کنیم...
آقای روحانی وعدههایتان فراموش نشود.. امیدهایمان فراموشتان نشود..
پ.ن1: ماها یک سری ادم ِ بدبین شدیم که هرکس از صندوق بیرون بیاید بهش شک داریم، روحانی باشد، قالیباف باشد یا جلیلی فرقی ندارد. شاید از این لحاظ به مرحله دوم رفتن بهتر باشد. از طرفی انقدر حجم استرسم بالاست که دستم یخ زده و سردرد گرفته ام... ماها که میگویم به خودتا نگیرید، من و یکی دو نفر دیگر از دوستانم را میگویم.
پ.ن2: اصلن نمیشود یک بار هم که شده به نفع ما تقلب کنند؟ مثلن همین الان بگویند روحانی با 80% ارای کل، اول شد. ما هم دیگر استرس نداشته باشیم و بخوابیم و صبح هم به کارهایمان برسیم و عصرش هم برویم جشن بگیریم؟ خوشبختی ِ سیاسی برایم محال شده.. دور و دستنیافتنی
پ.ن3: تا اینجای کار که بنده بیدار بودم و امار غیررسمی امده روحانی جلو است و احتمالن با قالیباف میروند مرحله دوم!
پ.ن4: برگه انتخابات ریاست جمهوری که جلویم بود دستم به نوشتن نمیرفت.. بهت زده بودم.. خانه که آمدم یک ساعتی اشک ریختم تا سبک شدم.. این هم از اوضاع ما بعد از چهار سال. حالا یک عده آدم ِ منفعل ِ تحریمی که چهار سال یک بار پیدایشان میشود، نشستند گوشه ی خانهشان و هی از ضعف حافظه تاریخی ما رایدهندگان میگویند!
پ.ن4: برگه انتخابات ریاست جمهوری که جلویم بود دستم به نوشتن نمیرفت.. بهت زده بودم.. خانه که آمدم یک ساعتی اشک ریختم تا سبک شدم.. این هم از اوضاع ما بعد از چهار سال. حالا یک عده آدم ِ منفعل ِ تحریمی که چهار سال یک بار پیدایشان میشود، نشستند گوشه ی خانهشان و هی از ضعف حافظه تاریخی ما رایدهندگان میگویند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر