۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

رعد و برق لازم

1- همون موقعی که بهم گفتن عین سگ نمره میده و همه رو میندازه و طرف دانشجوشه و مقاله داده از کاراش و بهش ماکزیمم 17 داده باید بیخیالش میشدم. هر چقدر هم که از اول ترم بگم دیگه بیخیال معدل تو این دانشگاه شدم و اصن همینکه 16 بیارم کلامو میندازم هوا و... ولی تهش وقتی برای یه درس اونقدر بیدار مونده باشم و کار کرده باشم و کل ترمم رو گرفته باشه، وقتی نمره‌ی چهارده ببینم کپ می‌کنم. میدونی شبیه کی شدم؟ روزی که رتبه های ارشد اومد. انتظار اون رتبه رو نداشتم. خندیدم. مسخره کردم. خوشالی کردم با رتبه ی خوب دوستام. آروم بودم. نیم ساعت بعدش های های گریه کردم. الان؟ گریه نمی‌کنم، نمیشه ناراحت نباشم. ولی عصبانی نیستم.

2- نیم ساعت گذشته از زمانی که نمره داده. از صبح قرار بود نمره بیاد. از صبح تو پورتال بودم و دستم رو ریفرش بود. خورد تو ذوقم. حالا انتظار نداشتم مثلن هفده شم ولی... الان بغض دارم. اعصابم خورد نیست ولی فردا که استادو ببینم و بی منطقیش رو حتمن خورد میشه.
همین الان انقد دلم بارون میخواد که... که نداره. تنها چیزی که حس میکنم یه مقدار میتونه این حال گرفته رو بعد از شش ماه یه آرامشی بده، زیر بارون بودنه..

3- هاه.. به همین مزخرفی... بیخیااااااال

۴ نظر:

  1. پس به خاطر دل تو بود که بارون گرفت

    پاسخحذف
  2. خداشاهده مرناز ده بار اومدم رفتم خواستم بهت هیچی نگم. باز اینو دیدم باز دهن منو واکردیا. خجالت نمیکشی جلوی من اینا رو میگی؟ چهارده؟ بده؟ در حالیکه همه رو میندازن؟ بیا بارسلون اسپانیایی امتحان بده تا بهت بگم. خجالت بکش برو.
    (خسته نباشی قهرمان. در ضمن)

    ال میرا

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوبالا الی جان.. اغراقه که همه رو میندازه. ولی رنج نمره همینه. فردا میرم بینم کجاهای رنجم. به هر حال نامردی محضه به نظرم. این همه جون بکنی تهش بشی 14. سگ توش :|
      خجالت کشیدم خوب. اصن پسته گذاشتم من؟ خاک به سرم :))))))
      ولی اگه نمیذاشتم کپک میزدم میمردم :))
      مچکر :*

      حذف