۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

اومد و آخر دنیا بود


امشب به مناسبت ِ نزدیک شدن به آخر دنیا شاید یه فیلم ببینم. بعد یه عالم آهنگ‌های خوب از کریس‌دی‌برگ و جاش گروبان و سیاوش و داریوش که باهاشون تا خرتناق نوستول میشم رو انتخاب کنم و بریزم تو گوشیم که تا وقتی دنیا تموم میشه گوش بدمشون
آها برم موهام رو هم یه مدلی کوتاه کنم که فردا شب اگه هنوز دنیا تموم نشده بود برا مهمونی حاضر بشم. دیگه اینکه چند مدل لباس میپوشم و هی میرم روی تخت وایمیسم تا تو آینه‌ی اتاقم بتونم تمام قد خودمو ببینم بعد یه لباس خوب برای مردنم انتخاب کنم.
به س که از خارجه اومده زنگ میزنم و یه ذره چرت میگیم و میخندیم و قرار میذاریم اون دنیا کجا همدیگه رو ببینیم؟ در همین حد خل ینی :))
اوووم... دیگه اینکه باید به خیلیا بگم هی هی هی دلم خیلی زیاد براتون تنگ میشه و امیدوارم تو زندگی بعدی ببینمتون.
دیگه خیلی چیزای دیگه...‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر