۱۳۹۱ آبان ۱۳, شنبه

حیرت از تحمل پروردگار


شما چه می‌دانید بر میهن من چه رفته است!

پیتزا، درینک، دریا
سالاد فصل
کلمات
کیش و مات، کوکا
می‌خانه، ماه، سکس.
سِنت به سِنت
شمارش بی‌پایان بشکه‌های نفت
و سایه‌سار دو برج بلند.
باد از تنفس توطئه می‌ترسد
از آسمان
غبار سیاه‌ زخم و دلهره می‌بارد.
دیدی جهان همه از مگویِ من است و
مویه‌هایی همه از مپرسِ تو!؟
تو چه می‌دانی که بر میهنِ من چه رفته است!
در حیرتم از تحمل پروردگاری
که گویی ترکه‌ی کهن‌سالِ خویش را
تنها بر گُرده‌ی فلک‌زدگان زمین می‌شکند!"
«سید علی صالحی»

...نسرین ستوده....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر