۱۳۹۱ آبان ۲۰, شنبه

جشنواره رباتیک و هوش مصنوعی

از دوشنبه یه جشنواره رباتیک و مسابقات خوارزمی رباتیک و هوش مصنوعی تو دانشگاه برگزار میشه.
رباتمون تو نمایشگاه هست، برا مسابقه هم تو دو تا تیم هستم. بعد یک جور هیجان انگیزی‌ست این روزها. با اینکه تمام صبح تا شب و شب تا صبحم درگیر کار و بدو بدو و گاهی خرکاری بیخود برای طراحی درایور موتورها و برد بورد بستن و عیب یابی مدارات و آن‌ور تست گرفتن از برنامه و آموزش دادن کلاس‌ها و بعد میان ترمی که عقب افتاد و مشق‌هایی که نوشته نشده اند و..... و بالاخره هستم. همه‌ی اینها یکجور جالبی‌ست. از آن روزهای پرانرژی که هی میدوم و برنامه میریزم و تیم را هماهنگ می‌کنم، لابد هفته‌ی بعد وارد دپرشن می‌شوم و حوصله‌ی هیچ کاری ندارم :))
حالا این بین به لطف ربات سنگینم، دسترسی به یک آزمایشگاه دیگر در دانشگاه برایم میسر شد. در با اثر انگشتم باز میشود، خیلی هم با کلاس. خیلی هم بی‌جنبه :ی... حالا هی میگویم انگشت سبابه دست راستم عزیز است، باید مواظبش باشم، رباتم در آزمایشگاه چشم به دیدارم است! :ی
خلاصه که بدو بدو ادامه دارد تا دوشنبه افتتاحیه و سه شنبه و... فردا هم جلسه‌ای با استاد برای تولید! که کاش عقب بیفتد :ی
خلاص این است اوضاع این روزهای شلوغ ِ پرهیجان ِ قلقلک‌وار :)

بارالها تو این روزهای سیاه و مریض، فقط یه کمی چای واسه من بریز... نه نه بیا خودم برات میریزم، تو فقط دو دقه آروم باش.

۷ نظر:

  1. عالی مرناز عالی
    عاشق این همه شور و شوق و انرژی توام دختر
    همینطوری با انرژی برو جلو و از طرف من رباتت رو ببوس
    و بازم مثل همیشه مرناز تو مسابقه برنده میشه :*

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یوتاب صب ساعت 6 این کامنتت رو خوندم، کلی انرژی گرفتم.
      خواتم الان مراتب تشکرم رو بهت اعلام بدارم :**
      رباتم هم روی ماهتو میبوسه، با فاصله که زخمی نشی :))

      حذف
  2. آقو یِی بیلیتم بیدین به ما.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقو تشریف بیارید. خوشال میشیم.
      آدرس بدم؟ :ی

      حذف