رفتن، ترسیدن
و باز هم نرسیدن
مقصد امّا مگر جز راهی بود که رفتهای؟
جز آنچه که نبودی و شدی؟
پیروزی و شکست را هجوم کدامین قالب اینچنین پایبند کرده است
که به مدالی که بر سینه نداری غبطه میورزی؟
راه امّا هنوز پیچ واپیچ، منتظر ِ استواری حماسهوار ِ توست...
مقصد واژهای بیگانه بیش نیست
شاید زادهی پنداری پوچ!
و باز هم نرسیدن
مقصد امّا مگر جز راهی بود که رفتهای؟
جز آنچه که نبودی و شدی؟
پیروزی و شکست را هجوم کدامین قالب اینچنین پایبند کرده است
که به مدالی که بر سینه نداری غبطه میورزی؟
راه امّا هنوز پیچ واپیچ، منتظر ِ استواری حماسهوار ِ توست...
مقصد واژهای بیگانه بیش نیست
شاید زادهی پنداری پوچ!
چقدر رونوشت داره این....
پاسخحذفاین تیکهش "راه امّا هنوز پیچ واپیچ، منتظر ِ استواری حماسهوار ِ توست.."، مال خود ِ استواره حتی.. :)
بله, جناب سروان!
پاسخحذفD :