۱۳۹۱ تیر ۱۴, چهارشنبه

یه روز خوب میاد که ترم دو تموم شده باشه

یه اخلاق گند دیگه‌ای که دارم اینه که اگه حس کنم کاری عبثه جون می‌کنم موقع انجام دادنش. دست و دلم به کار نمیره. یا انجام نمیدم یا اگه مجبور باشم اعصابم له میشه سرش.
حالا ممکنه این کار یه سری مزایا هم داشته باشه. مثلن؟ همون تحلیل مدل فازور کانورتر توربین. پولشو می‌گرفتم ولی به نظرم کار عبثی بود و کلی با کارفرمام بحث کردم سرش و آخرشم اون دقیقه نود انجام دادم.
نمونه‌ی اخیرش؟ این گزارش مطالعاتی‌های درس ویژن. 6 نمره داره. باید امروز بدم به استاد. ولی هنوز مونده. تا خود فردا صبح هم بمونم سرش تموم نمیشه. چرا؟ چون حوصله انجامش رو ندارم. چون هی یه پاراگراف میخونم بعد میگم آخه اینو کدوم الاغی نوشته؟ چرا نثرش اینجوریه؟ چرا جمله‌هاش انقد طولانیه؟ دهنم سرویس شد موقع خوندنش. به هیچ دردم هم نمیخوره. برای چی باید روی موضوعی که خوشم نمیاد مقاله بخونم که بعد مقاله بدم؟
خلاصه 6 نمره خیلیه. مجبورم انجام بدم. حتی اگه 2 نمره هم بود انجام میدم. میخوام بگم در مورد این درس انقدر محتاج نمره‌م اما دلیل نمیشه نگم له شدم. دست و دلم به کار نمیره. هیچ غلطی نکردم.
موضوع وقتی بغرنج میشه که همین الان وسط یه امتحان تیکهوم باشی و هیچ غلطی برای اون نکرده باشی و وقتی همکلاسیات زنگ میزنن فیدبک بگیرن ازت بگی هیچ، و از پیشرفت کم اونا هم ذوق کنی، جلوی روی خودشون حتی.

لنت به این اخلاق گند :-/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر