۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

گزارش کاری که با ما عناد می‌ورزد

فقط کافیه حس خوبی به یه استاد- آدم- پروژه- کار و... نداشته باشم. دیگهسمتش نمیرم.‏
یا اگه مجبور باشم انجامش بدم انقدر توش وقفه میندازم و انقدر پشت گوش می‌ندازمش که دقیقه نود برسه یا اعصاب خودم به هم بریزه و....‏
ماجرای من و گزارش آخر پژوهشگاه دقیقن همینه. حس خوبی به اون دو تا آدم تو پروژه ندارم. از موضوع هم از اول خوشم نمیومد. با وجود دکتر قبولش کردم. حالا دیگه دکتر هم نیست که به بهانه‌ی اون انجامش بدم و.... حس  مزخرفیه...‏ باید خودمو اصلاح کنم.‏

۴ نظر:

  1. اره مرناز، هیچی مثل عشق آدمو به تکاپو نمیندازه.

    راستی مرسی بابت نیم فاصله. خیر ببینی الهی :)

    پاسخحذف
  2. پاسخ‌ها
    1. دغدغه ی این روزامه که بین بقیه دغدغه هام در حال گم شدنه..

      حذف